توانایی زبان پارسی در واژه سازی
توانایی زبان فارسی در معادل*سازی
با درود
می دانم فارسی زبان ها اینجا زیاد نیستند,ولی با خودم گفتم شاید بهتر باشد این مقاله خیلی جالب از دکتر حسابی را اینجا بفرستم.تا آخرش بخوانید خیلی جالب است.
;-)اگر هم کسی وقت و حوصله داره اگر این را به انگلیسی هم ترجمه کنه خوب می شه
در ضمن چون یک کم بلنده در دو بخش می فرستمش.
توانایی زبان فارسی در معادل*سازی
مقالۀ زیر، نوشتاری بسیار گویا و شیوا از روان*شاد دكتر محمود حسابی - دانشمند بزرگ و فقید ایرانی - است (مندرج در ماه*نامۀ طلایه، مهر و آبان ١٣٧٤، ص١١-٧) كه توانایی و قدرت بالا و برتر زبان پارسی را در واژه*سازی، در مقایسه با بسیاری دیگر از زبان**های جهان، با شرح و بیانی علمی و روش*مند، به نمایش می*گذارد و به دشمنان فرهنگ و هویت اصیل ایرانی، پاسخی كوبنده و درهم*شكننده می*دهد.
***
در تاریخ جهان، هر دوره*ای ویژگی*هایی داشته است. در آغاز تاریخ، آدمیان زندگی قبیله*ای داشتند و دوران افسانه*ها بوده است. پس از پیدایش كشاورزی، دورۀ ده*نشینی و شهرنشینی آغاز شده است. سپس دوران كشورگشایی*ها و تشكیل پادشاهی*های بزرگ مانند پادشاهی**های هخامنشیان و اسكندر و امپراتوری رم بوده است. پس از آن، دورۀ هجوم اقوام بربری بدین كشورها و فروریختن تمدن آنها بوده است. سپس دورۀ رستاخیز تمدن است كه به نام رنسانس شناخته شده است. تا آن دوره، ملل مختلف دارای وسایل كار و پیكار یكسان بودند. می*گویند كه وسایل جنگی سربازان رومی و بربرهای ژرمنی با هم فرقی نداشته و تفاوت تنها در انضباط و نظم و وظیفه*شناسی لژیون*های رومی بوده كه ضامن پیروزی آنها بوده است. همچنین وسایل جنگی مهاجمین مغول و ملل متمدن چندان فرقی با هم نداشته است.
از دوران رنسانس به این طرف، ملل غربی كم*كم به پیشرفت*های صنعتی و ساختن ابزار نوین نایل آمدند و پس از گذشت یكی دو قرن، ابزار كار آنها به اندازه*ای كامل شد كه ملل دیگر را یارای ایستادگی در برابر حملۀ آنان نبود. هم*زمان با این پیشرفت صنعتی، تحول بزرگی در فرهنگ و زبان ملل غرب پیدا شد؛ زیرا برای بیان معلومات تازه، ناگزیر به داشتن واژه*های نوینی بودند و كم*كم زبان*های اروپایی دارای نیروی بزرگی برای بیان مطالب مختلف گردیدند.
در اوایل قرن بیستم، ملل مشرق پی به عقب*ماندگی خود بردند و كوشیدند كه این عقب*ماندگی را جبران كنند. موانع زیادی سر راه این كوشش*ها وجود داشت و یكی از آنها نداشتن زبانی بود كه برای بیان مطالب علمی آماده باشد. بعضی ملل چاره را در پذیرفتن یكی از زبان*های خارجی برای بیان مطلب دیدند؛ مانند هندوستان، ولی ملل دیگر به واسطۀ داشتن میراث بزرگ فرهنگی نتوانستند این راه حل را بپذیرند كه یك مثال آن، كشور ایران است.
برای بعضی زبان*ها، به علت ساختمان مخصوص آنها، جبرای كمبود واژه*های علمی، كاری بس دشوار و شاید نشدنی است، مانند زبان*های سامی - كه اشاره*ای به ساختمان آنها خواهیم كرد.
باید خاطرنشان كرد كه شمار واژه*ها در زبان*های خارجی، در هر كدام از رشته*های علمی خیلی زیاد است و گاهی در حدود میلیون است. پیدا كردن واژه*هایی در برابر آنها كاری نیست كه بشود بدون داشتن یك روش علمی مطمئن به انجام رسانید و نمی*شود از روی تشابه و استعاره و تقریب و تخمین در این كار پردامنه به جایی رسید و این كار باید از روی اصول علمی معینی انجام گیرد تا ضمن عمل، به بن*بست برنخورد.
توانایی زبان فارسی در معادل*سازی
Last edited: